خیلیها را میبینید که در مدرسه بهترین نمرهها را میگیرند چون فهمیدهاند که قبل از امتحان چطور درس بخوانند که سر جلسه مطالب در ذهنشان باشد اما خوب معمولاً بعد از امتحان همه آنها را فراموش میکنند. این روش درس خواندن، حفظ کردن است نه یاد گرفتن. این دو با هم فرق دارند و همین تفاوت است که سیستم آموزشی را به سیستمی موفق یا ناموفق تبدیل میکند. حفظ کردن مطالب باعث میشود چیزی را بدانید اما یاد گرفتن مطالب باعث میشود آن را درک کنید.
حفظ کردن مطلبی یعنی آن را به ذهنتان بسپارید، از طریق راههایی مثل فلشکارتها برای حفظ کردن لغات جدید، طوریکه لغات در یک سمت کارت و معنی آن پشت کار نوشته شود و آنها را طوری میخوانید که بتوانید روز بعد در امتحان آنها را به خاطر داشته باشید. اما یاد گرفتن مطلبی یعنی درک کردن آن، یعنی بتوانید از آن کلمه که قبلاً خواندهاید در مکالمه با دوستانتان استفاده کنید.
ادامه مطلب ...
میگویند بچهها زبان را راحت یاد میگیرند. اما این بدان معنا نیست که بزرگسالان باید ناامید شوند. مقالهی زیر نتیجه صحبت با عدهای چند زبانه است که رمز موفقیتشان در تسلط بر یک زبان خارجی را به اشتراک گذاشتهاند.
زندگی ما بسیار بهتر و زیباتر میشد اگر در مدارس و دانشگاهها این مهارتها را بهصورت اصولی به ما میآموختند.
مدرسه، معلمها و کتابهای درسی، تأثیری انکارنشدنی روی آینده یک فرد یا جامعه دارند. اگر نیک بنگرید و اندیشه کنید، شاید با من موافق باشید که حتی تکجملات آموزگاران در سنین کودکی، میتوانند آینده شغلی یا جهانبینی آینده دانشآموزان را تغییر بدهند.
دبستانهای جای بهتری میشدند، اگر اینهمه اصرار برای تزریق معلومات، عقاید و باورهای «مسلم» به ذهنهای ما در آنها صورت نمیگرفت و بهجای آن روی چیزهایی مثل روش تحقیق، پرسشگری، شیوه درست تعقل و استدلال تأکید میشد.
سایت لایفهکر فهرست جالبی از ۱۰ مهارتی را گردآورده است که اگر ما در همان سنین کودکی و نوجوانی، بهجای آنهمه درسهای خستهکننده، یا لااقل در کنار آنها میآموختیم، زندگی موفقتری میداشتیم: