بی انگیزگی کارکنان می تواند عوامل زیادی داشته باشد. موضوعی که باید در نظر داشته باشیم این است که مدیر و نوع مدیریت نقش بسیار مهمی در انگیزش کارمندان دارد.
به یاد دارم که در شرکتی، مدیر فکر می کرد که خیلی برای کارمندانش تلاش کرده و به آنها لطف داشته است ولی زمانی که در قسمت نیروی انسانی به مصاحبه با آنها پرداختیم به نتایج بسیار جالبی دست پیدا کردیم. آنها می گفتند:
اینها برخی از درد دل هایی بود که کارکنان آن شرکت به ما اعلام می کردند ولی در نقطه مقابل مدیر می گفت:
خوب ما بین این دو دیدگاه کاملا گیر کرده بودیم. از یک طرف بی انگیزگی کارکنان و از طرفی دیگر، مدیری که فکر می کرد خودش را فدای کارکنان کرده است. پس باید بدانیم که بی انگیزگی کارکنان مسئله پیچیده ایی است و به یک عامل بستگی ندارد. اصولا این گونه موارد به حوزه های انسانی بر می گردد و این حوزه ها نیز به مانند خود انسان پیچیده هستند.
یکی از عوامی که باعث بی انگیزگی کارکنان می شود، پاداش است. درست فکر کردید، پاداش
چگونه همچنین چیزی ممکن است؟ موارد زیر را مطالعه کنید:
سوئیس سالها در تلاش برای پیدا کردن مکانی بود تا زباله های رادیو اکتیو خود را در آن انباشت کند. مسئولان چند مکان را برای انباشت زیرزمینی زباله ها بررسی کردند. از جمله دهکده wolfenschiessen در مرکز کشور.
برونو فرای، روان شناس، و دیگر محققان دانشگاه زوریخ به آن جا رفتند تا در ملاقاتی عمومی نظر مردم را جویا شوند. در کمال شگفتی، ۵۰.۸ درصد با این پیشنهاد موافق بودند. این پاسخ مثبت می تواند دلایل متعددی داشته باشد؛
آن تیم تحقیقاتی برای بار دوم نظرسنجی را انجام داد به این ترتیب که از محل مالیات ها، برای هر یک از ساکنانی که رای مثبت می دادند، پاداش پنج هزار دلاری در نظر گرفتند. چه اتفاقی افتاد؟
نتایج سقوط کردند. تنها ۲۴.۶ درصد رای دهندگان موافق بودند.
بررسی موردی یک مهدکودک
یک نمونه دیگر مهدکودک ها هستند. کارمندان مهد کودک هم با مشکلی مواجه اند که در همه جای دنیا وجود دارد. تاخیر والدینی که پس از تعطیل شدن مهدکودک، فرزندشان را فراموش می کنند. در این شرایط کارمندان چاره ایی جز صبر کردن ندارند. آن ها نمی توانند کودکان باقی مانده را سوار تاکسی کنند یا آن ها را کنار خیابان تنها بگذارند.
برای جلوگیری از تاخیر والدین، جریمه هایی برای دیرکرد در نظر گرفته اند. اما در کمال ناباوری تاخیرها بیشتر شدند.
البته می توانستند یک جریمه بی رحمانه مثلا چند صد هزار تومانی برای هر ساعت تاخیر در نظر بگیرند. همین طور که می شد پاداش یک میلیون دلاری برای رای دهندگان در سوئیس در نظر گرفت. اما این نکته اصلی نیست، پاداش های نقدی کم_ یا بهتر است بگوییم بسیار کم_ باعث بی اثر شدن انواع دیگر پاداش ها می شوند.
این داستانها یک چیز را نشان می دهند:
پول همیشه انگیزه را افزایش نمی دهد.در واقع، در بسیاری از مواقع، اثر معکوس هم می گذارد.
وقتی آن مدیر موبایل خریده بود، انگیزه کارمندش افزایش پیدا نکرده بود.
پیشنهاد غرامت به مردم برای انبار زباله های هسته ای مثل رشوه بود و روحیه جامعه گرایی و میهن دوستی را بین آنها کاهش داد.
وضع جریمه ی تاخیر باعث شد رابطه ی والدین با مسئولان مهدکودک از یک رابطه ی فردی به یک رابطه ی پولی تبدیل شود و تاخیر را برای والدین توجیه پذیر تر کرد.
یک نام علمی برای این پدیده وجود دارد؛
"انباشت انگیزه"
وقتی کسی کاری را با نیت خیر و بدون انگیزه های مادی (یا به قول معروف از روی خوش قلبی) انجام می دهد، پرداخت پول باعث ایجاد خلل در کار او می شود. پاداش مادی می تواند هر انگیزه ی دیگری را نابود کند.
فرض کن یک سازمان خیریه را اداره می کنی. منطقی است حقوق های پرداختی چندان چشم گیر نباشد. با وجود این، کارمندان تو انگیزه بالایی دارند، چرا که فکر می کنند کار مفیدی انجام می دهند.
اگر یک باره سیستم پاداشی را به آن ها معرفی کنی، یعنی مثلا به ازای جلب هر کمک به خیریه حقوق آن ها را اندکی افزایش دهی، انباشت انگیزه وارد کار می شود. در این صورت کارمندان تو از انجام کارهایی که پاداش خاصی ندارند سر باز می زنند.
دیگر هیچ کدام از این ها اهمیتی نخواهد داشت و خیلی زود تمام حواس ها بر جلب کمک به موسسه متمرکز می شود.
آیا هیچ
را می شناسید که کار خود را تنها از روی علاقه انجام دهد و انگیزه ایی فراتر از مادیات داشته باشد؟ من که نمی شناسم.
پاداش های اقتصادی و عملکرد محور در صنایع و مشاغلی که چندان جذاب نیستند مثل صنایعی که در آنها کارگران چندان به محصولات تولیدی خود افتخار نمی کنند یا شرکت هایی که کارمندان آن ها تنها به خاطر چک حقوقی خود کار می کنند، کارایی مناسبی دارد.
از طرف دیگر، اگر می خواهید شرکت جدیدی افتتاح کنید، هوشمندانه تر است که از عامل اشتیاق کارمندان برای توسعه موسسه خود استفاده کنید نه اینکه کارمندان جدید را با حقوق های چرب اغوا کنی، حقوق هایی که بعدا هم قابلیت پرداخت شان را نخواهی داشت.
پیشنهاد آخر برای کسانی که بچه دارند، تجربه نشان داده افراد جوان تر فروشی نیستند.
اگر می خواهید کودکانتان
سراغ کیف پولتان نروید. به جای این کار، هر هفته یک مقدار ثابت پول توجیبی به آنها بدهید. در غیر اینصورت آنها، از این شیوه سو استفاده خواهند کرد و تا پاداش نگیرند به رختخواب نمی روند.
با توجه به مطالب بالا دریافتیم که پول انباشت انگیزه ایجاد می کند. پس باید بررسی کنیم که عوامل اشتیاق زا در پرسنل کدام ها هستند.
عوامل بسیار زیادی در ایجاد انگیزه در کارمندان وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از: